حدیث
کسی که از گناهی استغفار می کند و باز انرا انجام می دهد مانند کسی است که پروردگارش را ریشخند کند
کسی که از گناهی استغفار می کند و باز انرا انجام می دهد مانند کسی است که پروردگارش را ریشخند کند
آزمایش الهی در ماه رمضان
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: اگر بندگان میدانستند که در رمضان چه [برکاتی] هست، آرزو میکردند که رمضان، یک سال باشد.(بحارالأنوار: 96/346/12)
چند سالیست که ماه مبارک رمضان مقارن با فصل تابستان شده است و واضح است که روزه گرفتن در تابستان با گرمای شدید و روزهای طولانی بسیار سخت است. اما فراموش نکنیم که در روزهداری آزمایش الهی نهفته است و آثار و برکات بسیاری دارد. درست است که در ماه مبارک رمضان، شیطان دست و پایش در غل و زنجیر است اما یادمان باشد که هوای نفس آزاد است و تلاش میکند که انسان در آزمایش الهی مردود شود. خالصانه خود را به خدا واگذاریم و از او بخواهیم که در روزهداری توفیقمان دهد و مراقب باشیم که تشنگی و گرما ما را از روزه گرفتن منصرف نکند که برکات زیادی را از دست می دهیم از یک سو و مستوجب عذاب می شویم از سوی دیگر. و هیچ چیز بالاتر و زیباتر از فرمانبرداری از حضرت احدیت نیست.
در این مقاله آیهای که بواسطه آن روزه واجب شده است را بررسی میکنیم، تا با آیه روزه بیشتر و بهتر آشنا شویم .
«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون (بقره/183)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید روزه بر شما واجب شده همانطور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شاید با تقوا شوید.»
قرآن، روح ماه مبارک رمضان است که در کالبد آن دمیده شده و ارزش و عظمت آن را چند برابر کرده است، قرآن قلب ماه مبارک رمضان است که بدون این قلب و ضربان آن، جوهرهی حقیقت در رگهای حیات معنوی روزهداران به جریان نمیافتد. قرآن بهار دلها و ماه مبارک رمضان بهار قرآن است. بنابراین باید گفت که بخش اعظم برکات ماه مبارک رمضان، در رابطه با قرآن است و در این ماه باید بذر فرامین نورانی قرآن را در مزرعهی دلها بکاریم، تا رشد و نمو کند و سرانجام میوهی قرآن را در این ماه برای غذای روح برگیریم و قوت قلبمان را در پرتو برکات قرآنی این ماه، بیمه نماییم و چنین بهرهبرداری جز از راه انس حقیقی با قرآن بدست نخواهد آمد.
در آیه فوق واجب شدن یکی از فروعات دین، یعنی روزه مطرح شده است. و با لحنی تاکیدآمیز میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید روزه بر شما نوشته شده است آنگونه که بر امتهایی که قبل از شما بودند نوشته شده بود» (یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم).
خداوند بعد از جمله: "یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام"، مساله وجوب روزه بر مسلمانان را خاطرنشان کرد، بلافاصله فرمود: "کما کتب علی الذین من قبلکم" و فهمانید که شما مسلمانان نباید از تشریع روزه وحشت کنید، و آن را گران بشمارید، چون این حکم منحصر به شما نبوده، بلکه حکمی است که در امتهای سابق نیز تشریع شده بود.(لعلکم تتقون)، یعنی علاوه بر این که عمل به این دستور، همان فائدهای را دارد که شما به امید رسیدن به آن ایمان آوردید، و آن، عبارت است از تقوا، و علاوه بر این، این عمل که گفتیم در آن، امید تقوا برای شما هست، همچنان که برای امتهای قبل از شما بود. (المیزان، ذیل آیه)
اینگونه خطاب(ای کسانی که ایمان آوردهاید) به منظور توجه دادن مردم به صفت ایمانشان است، وگرنه میفرمود: (ای مردم) لیکن خواست بفهماند با توجه به این که دارای ایمانید باید هر حکمی را که از ناحیه پروردگارتان میآید بپذیرید، هر چند که بر خلاف و ناسازگار با عادات شما باشد.(المیزان، ذیل تفسیر آیه مربوطه)
و بلافاصله فلسفه این عبادت انسانساز و تربیت آفرین را در یک جمله کوتاه، اما بسیار پرمحتوا چنین بیان میکند: «شاید پرهیزکار شوید» (لعلکم تتقون).
پس از این آیه در مییابیم که روزه تاثیری جدی بر پرورش روح تقوا و پرهیزگاری در تمام زمینهها و همه ابعاد وجودی انسان دارد.
از آنجا که انجام این عبادت با محرومیت از لذائذ مادی و مشکلاتی، مخصوصا در فصل تابستان همراه است تعبیرات مختلفی در آیه فوق به کار رفته که روح انسان را برای پذیرش این حکم آماده سازد.
خداوند سر صحبت را با مومنان با خطاب "یا ایها الذین آمنوا": ای مؤمنان، شروع میکند.
سپس بیان این حقیقت که روزه اختصاص به شما ندارد، بلکه در امتهای پیشین نیز بوده است.
و سرانجام بیان فلسفه آن و این که اثرات پربار این فریضه الهی صد در صد عائد خود شما میشود، آن را یک موضوع دوست داشتنی و گوارا میسازد.
در حدیثی از امام صادق(علیهالسلام) نقل شد که فرمود: لذة ما فی النداء ازال تعب العبادة و العناء!: «لذت خطاب "یا ایها الذین آمنوا" آنچنان است که سختی و مشقت این عبادت را از بین برده است!»( تفسیر مجمع البیان، ج 2، ذیل آیه)
روزه آثار فراوانی از نظر مادی و معنوی در وجود انسان میگذارد، که از همه مهمتر "بعد اخلاقی" و فلسفه تربیتی آن است .
از فوائد مهم روزه این است که روح انسان را "لطیف"، و اراده انسان را "قوی"، و غرائز او را "تعدیل" میکند.
روزهدار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب و همچنین لذت جنسی چشم بپوشد، و عملا ثابت کند که او همچون حیوان در بند اصطبل و علف نیست، او میتواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد، و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوی آن است، انسانی که انواع غذاها و نوشابهها را در اختیار دارد و هر لحظه که تشنه و گرسنه شده به سراغ آن میرود، همانند درختانی است که در پناه دیوارهای باغ بر لب نهرها میرویند، این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند اگر چند روزی آب از پای آنها قطع شود پژمرده میشوند، و میخشکند اما درختانی که از لابلای صخرهها، در دل کوهها و بیابانها میرویند و نوازشگر شاخههایشان از همان طفولیت طوفانهای سخت، و آفتاب سوزان، و سرمای زمستان است، و با انواع محرومیتها دست به گریبانند، محکم و با دوام و پر استقامت و سختکوش و سخت جانند!
روزه نیز با روح و جان انسان همین عمل را انجام میدهد و با محدودیتهای موقت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت میبخشد، و چون غرائز سرکش را کنترل میکند بر قلب انسان نور و صفا میپاشد خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقی داده و به جهان فرشتگان صعود میدهد، جمله لعلکم تتقون (باشد که پرهیزگار شوید) اشاره به همه این حقایق است .
پیامبر اکرم فرمود: هر کس رمضان را از روی ایمان و برای خدا و پاداش او، روزه بگیرد و به عبادت برخیزد، گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود.(الأمالی للطوسی: 150/247، بحارالأنوار: 96/366/42 و ج 97/17/35.)
و نیز حدیث معروف الصوم جنة من النار؛ روزه سپری است در برابر آتش دوزخ، اشاره به همین موضوع است.
در حدیث دیگری از امام علی(علیهالسلام) میخوانیم که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پرسیدند:
چه کنیم که شیطان از ما دور شود؟ فرمود: الصوم یسود وجهه، و الصدقة تکسر ظهره، و الحب فی الله و المواظبة علی العمل الصالح یقطع دابره، و الاستغفار یقطع وتینه؛ روزه روی شیطان را سیاه میکند، و انفاق در راه خدا پشت او را میشکند، و دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع میکند، و استغفار، رگ قلب او را میبرد .(تفسیر نمونه، ذیل تفسیر آیه)
در نهج البلاغه به هنگامی که امیر مؤمنان علی(علیهالسلام) فلسفه عبادات را بیان میکند به روزه که میرسد چنین میفرماید: والصیام ابتلاء لاخلاص الخلق؛ خداوند روزه را از این جهت واجب فرموده که روح اخلاص در مردم پرورش یابد. (تفسیر نمونه، ذیل تفسیر آیه)
و نیز در حدیث دیگری از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میخوانیم: ان للجنة بابا یدعی الریان لا یدخل فیها الا الصائمون؛ بهشت دری دارد به نام "ریان" (سیراب شده) که تنها روزهداران از آن وارد میشوند. (تفسیر نمونه، ذیل تفسیر آیه)
مرحوم صدوق در "معانی الاخبار" در شرح این حدیث مینویسد انتخاب این نام برای این در بهشت به خاطر آن است که بیشترین زحمت روزهدار از ناحیه عطش است، هنگامی که روزهداران از این در وارد میشوند چنان سیراب میگردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد.
پس تشنگی را تحمل نماییم که به سیرابی جاودانه خواهیم رسید.
نوشتهی مهری هدهدی، گروه دین و اندیشه تبیان
کاربر گرامی برای پاسخ به این سوال در سایت شناسایی شوید
هر کاری برای خود آدابی دارد که باید رعایت شود هر وسیله دفترچه راهنمایی دارد که برای استفاده بهینه باید از راهنمایی هایش بهره جست حال اگر بخواهیم از وسیله عظیم انسان سازی استفاده کنیم با توجه به اینکه انسان موجودی است بس شگرف و مسائل مربوط به او خارج از وصف است. بنابراین استفاده از برنامه انسان سازی یعنی همان قرآن عظیم آگاهی هایی میطلبد که ما در این مجال از خود قرآن رهنمایی میجوییم برای رسیدن به فهم و درک آن چرا که پر بار بودن محتوای قرآن به تنهائی کافی نیست، باید موانع نیز از وجود ما و از محیط فکر و جان ما بر چیده شود تا به آن محتوای پر بار دست یابیم . باید یاد بگیریم چگونه از قرآن استفاده کنیم .
قرآن خود ما را راهنمایی میکند و در ابتدا میگوید: «فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»1؛ هنگامی که قرآن می خوانی از شر شیطان مطرود شده به خدا پناه بر .
البته منظور تنها ذکر جمله (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) نیست، بلکه تخلق به آن شرط است یعنی ذکر این جمله مقدمه تحقق حالتی در نفس و جان انسان گردد، حالت توجه به خدا، حالت جدائی از هوی و هوس های سرکشی که مانع فهم و درک صحیح انسان است، حالت بیگانگی از تعصب ها و غرورها و خودخواهی ها و خود محوری هایی که انسان را وادار می کند که از همه چیز، حتی از سخنان خدا به نفع خواسته های انحرافیش استفاده کند.
و تا چنین حالتی در روح و جان انسان پیدا نشود، درک حقایق قرآن برای او ممکن نیست
بعد در تأکید آیه پیشین می فرماید: «إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَی الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»2 ؛ شیطان تسلطی بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل می کنند ندارد.
«إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَی الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ»3 ؛ تنها تسلط او بر کسانی است که او را دوست می دارند و به رهبری و سرپرستی خود انتخابش کرده اند و آنها که او را شریک خدا در اطاعت و بندگی قرار داده اند.
اما ما از پناه بردن به خدا فقط جمله (اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) را کافی میدانیم و جز این نیاموخته ایم، که اگر غیر از این بود تا کنون به نور ظاهر و باطن قرآن و عالم امکان رسیده بودیم.
در حدیث می خوانیم : لو لا ان الشیاطین یحومون حول قلوب بنی آدم لنظروا الی ملکوت السماوات ؛ اگر شیاطین در اطراف قلوب فرزندان آدم دور نمی زدند آنها می توانستند ملکوت و باطن آسمانها را ببینند.
به همین دلیل نخستین شرط برای رهروان راه حق ، تهذیب نفس و تقوا است ، که بدون آن انسان در ظلمات وهم ، گرفتار و در بیراهه ها سرگردان می شود.
و اگر می بینیم قرآن می گوید: این آیات الهی مایه هدایت برای پرهیزکاران است نیز اشاره به همین واقعیت است .
بسیار دیده ایم کسانی را که با تعصب و لجاجت و پیشداوریهای فردی یا گروهی به سراغ آیات قرآن می روند و بجای اینکه حقیقت را از قرآن درک کنند آنچه را خود می خواهند بر قرآن تحمیل می نمایند، و به تعبیر دیگر آنچه را که می خواهند در قرآن می جویند، نه آنچه را که خدا بیان فرموده ، و به جای اینکه قرآن مایه هدایتشان شود، بر انحرافشان می افزاید (البته نه قرآن که هوی و هوسهای سرکششان )
«فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَهُمْ وَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَی رِجْسِهِمْ وَمَاتُواْ وَهُمْ کَافِرُونَ»4 اما آنها که ایمان آورده اند، آیات قرآن بر ایمانشان می افزاید و شاد می شوند و اما آنها که در دلهایشان بیماری است پلیدی تازه ای بر پلیدیشان می افزاید، از دنیا می روند در حالی که کافرند!
قرآن گویا با تعبیر رجیم می خواهد این واقعیت را تفهیم کند که به هنگام تلاوت قرآن، استکبار و غرور و تعصب را از خود دور کنید تا سرنوشتی همچون شیطان رجیم پیدا نکنید، و به جای درک حقیقت در پرتگاه کفر و بی ایمانی سقوط ننمائید.
همه چیز نیاز به برنامه دارد مخصوصا بهره گیری از کتاب بزرگی همچون قرآن، به همین دلیل در خود قرآن برای تلاوت و بهره گیری از این آیات آداب و شرائطی بیان شده است :
1 - نخست می گوید: (قرآن را جز پاکان لمس نمی کنند) این تعبیر ممکن است هم اشاره به پاکیزگی ظاهری باشد که تماس گرفتن با خطوط قرآن باید توام با طهارت و وضو باشد، و هم اشاره به اینکه درک مفاهیم و محتوای این آیات تنها برای کسانی میسر است که پاک از رذائل اخلاقی باشند، تا صفات زشتی که بر دیده حقیقت بین انسان پرده می افکند، آنها را از مشاهده جمال حق محروم نگرداند.
2- پناه بردن به خداوند متعال از شر شیطان رانده شده.
در روایتی از امام صادق (علیهالسلام ) می خوانیم که در پاسخ این سوال که چگونه این دستور را عمل کنیم ؟ و چه بگوئیم ؟ فرمود بگو:
استعیذ بالسمیع العلیم من الشیطان الرجیم و در روایت دیگری می خوانیم که امام به هنگام تلاوت سوره حمد فرمود: اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، و اعوذ بالله ان یحضرون ؛ به خداوند شنوا و دانا از شیطان رجیم پناه می برم ، و هم به او پناه می برم از اینکه نزد من حضور یابند!
و همانگونه که در بالا گفتیم این پناه بردن نباید محدود به لفظ و سخن باشد بلکه باید در اعماق روح و جان نفوذ کند به گونه ای که انسان هنگام تلاوت قرآن از خوهای شیطانی جدا گردد، و به صفات الهی نزدیک شود، تا موانع فهم کلام حق از محیط فکر او برخیزد و جمال دلارای حقیقت را بدرستی ببیند.
بنابر این پناه بردن به خدا از شیطان هم در آغاز تلاوت قرآن لازم است و هم در تمام مدت تلاوت هر چند به زبان نباشد.
3- قرآن را باید به صورت "ترتیل " تلاوت کرد، یعنی شمرده ، و توام با تفکر «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا »5
در حدیثی در تفسیر این آیه از امام صادق (علیه السلام ) می خوانیم :
ان القرآن لا یقرء هذرمة ، و لکن یرتل ترتیلا، اذا مررت بایة فیها ذکر النار وقفت عندها، و تعوذت بالله من النار؛ قرآن را تند و دست و پا شکسته نباید خواند، بلکه باید به آرامی تلاوت کرد، هنگامی که به آیه ای می رسی که در آن ذکر آتش دوزخ شده است توقف می کنی (و می اندیشی ) و به خدا از آتش دوزخ پناه می بری!
4 - علاوه بر ترتیل ، دستور به "تدبر و تفکر" در آیات قرآن داده است آنجا که می گوید: آیا آنها در قرآن نمی اندیشند؟6 در حدیثی می خوانیم که اصحاب و یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) قرآن را ده آیه ده آیه از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) می آموختند، و ده آیه دوم را فرا نمی گرفتند مگر اینکه آنچه در آیات نخستین بود از علم و عمل بدانند.
و در حدیث دیگری از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) می خوانیم : اعربوا القرآن و التمسوا غرائبه : قرآن را فصیح و روشن بخوانید و از شگفتیهای مفاهیم آن بهره گیرید.
5 - آنها که آیات قرآن را می شنوند نیز وظیفه ای دارند، وظیفه شان سکوت کردن ، سکوتی توام با اندیشه و تفکر: و اذا قرء القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلکم ترحمون ؛ هنگامی که قرآن خوانده می شود گوش فرا دهید و خاموش باشید تا مشمول رحمت حق شوید.
و اکنون که ماه رحمت است و درهای آسمان گشوده و ریزترین اعمال ما پذیرفته میشوند بکوشیم تا جدای از هواهای نفس شیطان رانده شده را هرچه بیشتر برانیم و در پناه خدا با تدبر و تأمل از اقیانوس قرآن سیراب شویم و دل و جانی در معارف والایش شستشو دهیم که راه نجات و سعادت همین است و بس. با امید یاری حق تعالی و رسیدن به نور قرآن انشاء الله.
منبع : تفسیر نمونه جلد11.
پی نوشت ها :
1- سوره نحل آیه 98.
2- سوره نحل آیه 99.
3- سوره نحل آیه 100.
4- سوره توبه آیات 124و 125.
5- سوره مزمل آیه 4.
6- سوره نساء آیه 82.
ماه مبارک رمضان در پیش است و همه میکوشیم با خانه تکانی قلبهایمان به پیشواز این ماه برویم؛ ماه خوب خدا که با آمدنش طراوتی در جانمان دمیده میشود و با رفتنش آه حسرتی از نهادمان کشیده میشود! اما در این میان فقط مهم آن است که بدانیم چقدر از این ماه بهره بردهایم و آیا اعمال مان قبول شده است؟!! به نظر شما ملاک صحیح برای آنکه بدانیم اعمالمان پذیرفته شدهاند یا نه چیست؟!
در ماه مبارک رمضان اعمال بسیاری توصیه شده است؛ از دعاهای سحر و افطار گرفته تا نمازهای مستحبی و سایر اعمال عبادی که توصیه بزرگان در بهرهمندی از همه آنهاست و البته گل سرسبد همه آنها، روزهداری! اما در این میان برخی از اعمال و عبادات بیشتر توصیه شدهاند. از جمله این عبادات تلاوت قرآن است. این ماه، ماه نزول قرآن و بهار قرآن است. پس تلاوت قرآن و کوشش برای عمل به فرامین قرآنی از جمله عبادات مهم این ماه است.
شاید برای شما هم جالب باشد که با همه توصیهای که به تلاوت قرآن در این ماه شده است، بهترین عمل در این ماه چیز دیگری معرفی شده است!
بر اساس روایت معصوم، بهترین عمل در این ماه، دوری کردن از محرمات و ترک حرامهای الهی است! عملی که روزهداری واقعی نیز در گرو همان است. تنها کسی میتواند به مقام روزهدار واقعی برسد که بتواند با حفظ همه اعضاء و جوارح خود از گناه و معصیت، طعم روزه واقعی را بچشد. بر همین اساس برخی از افراد تنها بهرهشان از ماه مبارک رمضان، گرسنگی و تشنگی است و حظّ دیگری از این ماه نمیبرند!
خداوند متعال از جمله ملاکهای نماز مقبول را دور نگه داشتن صاحب آن از فحشا و منکر معرفی مینماید: إنّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر. از سوی دیگر، بر اساس روایات معصومین میدانیم که نماز در رأس سایر عبادات است و با پذیرفته شدن آن، سایر اعمال ما نیز پذیرفته میشود و با رد آن سایر عبادات بی ارزش خواهند بود! پس با یک حساب سر انگشتی معلوم میشود که وقتی اعمال و عبادات ما پذیرفته میشوند که ما را از گناه و منکر دور نگه دارند. پس اگر کوشش بسیار نمودیم و موفق شدیم خود را از گناهان و شهوات در این ماه پاک کنیم، آن وقت باید امیدوار باشیم که سایر اعمال ما و این تلاش و مجاهده ما با نفس سرکشمان مورد رضایت الهی قرار گرفته است و اعمالمان پذیرفته شدهاند!
به علاوه، خدای مهربان در آن میان یک هدیه غیر منتظره هم برای ما قرار داده است؛ شبهای قدر!!
بهترین عمل در این شبها استغفار و توبه از گناهان شمرده شده است تا دیگر پاک پاک از این ماه خارج شویم! یعنی همه چیز مهیاست تا بندگان خوب خدا به درگاه دوست قدیمی خود برگردند و اگر مانعی هست آن را برطرف کنند!
پس وقتی با رفتن این ماه احساس کردیم که از بار گناهان سبک شدهایم و همچون طفل تازه متولد شده پاک و پاکیزه گشتهایم، آن وقت میتوانیم امید داشته باشیم که اعمالمان را در این ماه پذیرفتهاند و ما را از خوان رمضان بهرهای بوده است!
نوشتهی رادفر – کارشناس گروه دین و اندیشه تبیان
منابع و مآخذ:
1-قرآن کریم
2-نهج البلاغه
3-نهج الفصاحه (مجموعه سخنان گهربار رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) )
4-سخنان آیت الله جوادی آملی برگرفته از سایت